::(( انچه گذشت...))::

ساخت وبلاگ
بازهم من اومدم..اونم دوباره بعد از سه ما

کلا رکوردم رو سه ماهه...نمیتونم زودتر بیام ..واقعا نمیدونم..

اتفاق خاصی که افتاده که توی پست قبل هم گفتم رفتن به کلاسای مربی گری مهد هستش..

از سی ام بهمن اولین جلسه شورع شده.. تا اخر اردیبهشت هم ادامه داره..البته غیر از یک ماه کار آموزیمون...

عید رو چهارم رفتیم به سمت اصفهان.. یه شب اونجا بودیم.. فرداش رفتیم نقش جهان  چهل ستون..سی سه پل و.. عصر روز پنجم رفتیم اکواریوم..اما انقدر بارون شدید گرفت که منصرف شدیم..شلوغ بود خیلی..حتی جای پارک هم نبود.. از همونجا حرکت کردیم به سمت دهات همسر جان.. شب حدودا ساعت 9 اینا رسیدیم.. فردا صبح که بیدار شدیم. کلی برف اومده بود..مامانینا قرار بود اونروز برگردن.. بخاطر برف موندن..بعد از صبحونه روز هفتم برگشتن ما موندیم تا 13 ام فروردین.. هوا بارونی بود تا روز 13 ام که افتابی شد.. بعد از ناهاربرگشتیم به سمت تهران ..خونمون...

این بود شر این مدت.. خووب بود خداروشکر... 

حتما ازین به بعد هم خووب میگذره...

به امید روزهای بهتر 

::(( کمی حرف...))::...
ما را در سایت ::(( کمی حرف...)):: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zende-shodam بازدید : 98 تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1398 ساعت: 1:34